در هفته ی گذشته چند بار یاد اینجا افتادم و البته هفته های قبل تر هم حتما در فکرم بود که این پنجره رو باز کنم و هوایی تازه کنم!
اتفاقا میون تیرگی ها می خواستم از روشنی ها بگم. از کورسوهای نور که نمی دونم به بوته های پر نور تبدیل میشن و یا خاموش میشن.
ولی الان یهو بر خلاف روزهای دیگه جلوی خودم رو نگرفتم و دنبال آهنگ " تکـــ.ــه کن بر شانه ام ای شــــ>ــاخه ی نیلوفرین رنگ(؟) تا غم ." گشتم که چند روزه هی تو سرم می چرخه و تکرار میشه و گذاشتم پلی بشه. یهو قلبم چنان لرزان و غمگین شد که توانایی داشتم بشینم زاز زاز گریه کنم. می دونم واقعا بعضی از نوسانات روحی و قلبی من با همین آهنگ ها شروع میشه. یعنی یهو می رم یه سلکشن قدیمی پلی میکنم و تا یه ماه از حالت عادی خارج میشم.یا یه آهنگی هی تو سرم تکرار میشه و میرم میشنومش مسخره است. چون اینجوری باید هیچی گوش ندم . وما ربطی هم به شادی یا غمگینی آهنگ نداره.
کنم ,یه ,ها ,آهنگ ,یهو ,زاز ,تو سرم ,هی تو ,من با ,با همین ,آهنگ ها
درباره این سایت